میگه ...
رودِ دنیا جاریـست.
زندگی آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی
که به هنگام ورود آمده ایم
زندگی درک همین اکنون است.
زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است ،
که نخواهد آمد.
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است،
وزن خوشبختی من ، وزن رضایتـ ـمندی است.
زندگی خاطره ی آمدن و رفتن ماست ،
لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنـهایی است.
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم
سهراب سپهری
نرم نرمک میرسد اینک بهــار
خـوش به حـالِ روزگـــــــــار
صافی آب مرا یاد تو انداخت....رفیق!!
..ی کم پیش پیش
تو دلت سبز
لبت سرخ
چراغت روشن
چرخ روزیت همیشه چرخان
نفست داغ
تنت گرم
دعایت با من.
.
.
عیدتون مبارک.